کد مطلب:211401 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:129

عصر طلائی شعر عربی
از جمله شعراء و شخصیت های بارز ادبی معروف آن عصر اخطل جریر -اعشی -ربیعه - عدی بن رقاع - عبدالله اسدی - ابی صخر هذلی - نابغه بنی شیبان - راعی - ابی نجم - فرزدق شعرائی



[ صفحه 246]



بودند كه متمایل به حزب علوی و طرفدار اهل بیت بودند و مادح آل محمد چنانچه از اشعارشان به دست می آید مانند قصیده معروف فرزدق درباره امام سجاد علیه السلام.



هذا الذی تعرف البطحاء و طائه

و البیت یعرفه و الحل و الحرم



كه در كتاب زندگانی آن حضرت نگاشتیم و كمیت شاعر مداح امام محمدباقر علیه السلام و كثیر كه مداح آل زبیر بوده اسماعیل بن یسار و ابووجزه سعدی مداح خوارج بود طرماح مداح آل مهلب بود.

تا انقلاب پایان یافت و كار یكسره شده بنی عباس روی كار آمدند آن شعرائی كه ابن الوقت و بنده روز بودند مانند مروان بن ابی حفصه و ابی حیه نمیری و بشار بن برد و حماد و غجرد و غیره اطراف بنی عباس درآمدند و آنها كه در عقیده ثابت قدم و پابرجا بودند اطراف آل محمد را خالی نكردند و همچنان در عقیده خود به سیادت و بزرگواری و اعلمیت و تقوای ائمه معصومین مخصوصا امام جعفرصادق (ع) پابرجا و مستقیم الرأی ماندند مانند سید حمیری شاعر شیعه كه بزرگترین و اشعر شعرای قرن دوم به زبان عربی است مداح حضرت صادق علیه السلام بوده و این طبقه فاضله با آن طبقه ی نازله ی سخیفه كه عقیده فروشی می كردند مناظرات و مناقشاتی داشتند و شعرای بزرگ و مورد قبول عامه شعرای مذبذب را هجو كردند چنانچه جریر شاعر دربائیه خود راعی نمیری را هجو كرد گفت:



اقل اللوم عادل و العتابا

و قولی ان اصبت لقد اصابا



و اخطل در رائیه خود بنی امیه را هجو نمود گفت



حف القطین فراحوا منك او بكروا

و از عجتهم نوی فی صرفها غیر



و باید دانست كه هجاء عربی در این عصر شهرت و قوت گرفت و سابقه زیادی نداشت كه شاعری شاعر یا حزبی را هجو و طعن كند و این كار هم از فنون یونانی به بغداد در انتقال لغت یونانی منتقل شد با این تفاوت كه هجو مسلمین در نقص انسانیت و هفوات و لغزش و خطایای فكری بود و هجو یونانی و اروپائی كه اخیرا ایرانی هم از آن تقلید كرده در دشنام و شماتت عرضی و ناموسی است - در عصر امام صادق علیه السلام این كار سابقه نداشت.